خوشحالی . . .
وقتی داشتی میرفتی بهم گفتی که شاید رسیدم اونجا تا چندوقت خیلی از هم خبر نداشته باشیم، خیلی ناراحت بودم […]
وقتی داشتی میرفتی بهم گفتی که شاید رسیدم اونجا تا چندوقت خیلی از هم خبر نداشته باشیم، خیلی ناراحت بودم […]
بالاخره خبری که منتظرش بودمو دریافت کردم؛ امروز صبح که از خواب بیدار شدم دیدم که تو گروه پیام دادی […]
دیروز صبح که پیام دادی ترکیه ایم، اینترنتش یک ساعته س و ساعت دو پرواز داریم تا امروز صبح ازت […]
اولا که تو خیلی چش سفیدیدوما این چیزایی که گفتی خیلیم قشنگ و خوب بود و بهترین حسو ازش گرفتم، […]
امروز تو برای همیشه از پیشمون رفتی.آخرین خبر و پیام و عکسی که ازت دارم ساعت ۹ صبح بود که […]
امروز قرار بود برم یه دختری رو ببینم و با هم صحبت کنیم برا ازدواج، هیچی در موردش نمیدونسم، حتی […]
امروز کلللی برف اومد، چقد جات خالی بود، بریم بیرون برفو ببینیم…با راحیل و خلیلیان و رحمانی رفتیم تو کوچه […]
تو خیلی حساسی، حرفایی رو که بهت میزنم خیییلی عمیق به دل میگیری، اما تاحالا فکر کردی منم همونقد که […]
روزهای بدون تو داره میگذره و هر روز جای خالیت بیشتر حس میشه، امروز اصلا حالم خوب نبود، ناهارم نرفتم.نمیدونم […]
امروز یکی از غم انگیزترین و در عین حال قشنگترین روزای عمرم بود.بارون و هوای گرفته و خدافظی و نبود […]