قصه از کجا شروع شد؟ (قسمت سوم)
![](https://nanagachange.ir/wp-content/uploads/2023/01/3.jpg)
اوایل مدیرمونم باهامون میومد، روزایی که نوبت من بود سر جابر سوارشون میکردم و همونجا هم پیادشون میکردم یروزم گفتم […]
خاطره, دستنوشته, دلنوشته
ارسال دیدگاه
اوایل مدیرمونم باهامون میومد، روزایی که نوبت من بود سر جابر سوارشون میکردم و همونجا هم پیادشون میکردم یروزم گفتم […]