“اینکه به هر دلیلی دیگه قرار نیست با من در تماس باشی و رفاقتی با من نداشته باشی دلیل نمیشه اینجوری رفتار کنی با من
دو ماه دیگه نه چارماه دیگه گورمو ک گم کردم هرجور دوس داری رفتار کن
با تمام بدبختیای تو زندگیم ک جز به جزئشو بلدی باورم نمیشه رفتی صدر همشون قرار گرفتی
ازین به بعد هر کاری ک ب من مربوط بودو به کسی بگی منتظر جواب ازم نباش
ممنون ک واقعا رفاقتو در حقم تموم کردی
تو تونسی و امیر نتونست
دمت گرم”
اولین باری که جدی از دست هم ناراحت شدیم، من هیچوقت عادت نداشتم حتی یه روزم با تو حرف نزنم یا سرسنگین باشیم ولی سر یه اتفاق بیخودی از هم ناراحت شدیم.
هییچوقت نمیتونی بفهمی که چقققدر برای من سخت و ناراحت کننده بود، چقد غصه میخوردم از اینکه دیگه دوستم نیستی و دوستم نداری.
الان چقد دارم حسرت میخورم که همون چند روزم با تو حرف نزدم.
میدونی وقتی بیشتر دلم شکست و غصه خوردم که این پیامو بهم دادی، هنوزم وقتی میبینمش و یادش میوفتم قلبم میگیره که چرا من اینطوری تورو عذاب دادم و اذیت کردم. بعدش خیلی ازت عذرخواهی کردم ولی میدونم که چیزی رو درست نمیکنه و اتفاقی که افتاده دیگه افتاده.
ادما تا همدیگه رو از دست ندن قدر همو نمیفهمن و من الان که دیگه نیستی دارم میفهمم که چه جواهری رو از دست دادم
قلب من پر از درد و حس دلتنگی و غم و غصه س، هییچوقت فکرشم نمیکردم یه نفر بتونه اینطوری منو تحت تاثیر قرار بده، اینطوری منو خراب کنه و اینقدر قشنگ بتونه منو بسازه . . .
ولی تو تونسی !
ادمای زیادی تو زندگیه من اومدن و رفتن ولی تو شدی زندگیه من، جالبه، نه؟
دوست مهربون و خوشگل من، بابت همه بدی هایی که بهت کردم و همه کم و کاستی هایی که داشتم ازت عذر میخوام و میخوام بهت بگم تو قشنگترین اتفاق زندگیه من بودی، دورت بگردم.