آرامش من

momad دلنوشته

این روزا بیشتر از هروقت دیگه ای دلم برات تنگه و به بودنت احتیاج دارم، روزای سختی رو دارم میگذرونم و دیگه واقعا کشش ندارم. کللی دغدغه و نگرانی و استرس و کار و . . . داشتم که توشون گیر کرده بودم و داشتم تلاش میکردم یجوری از پسشون بربیام که یهو افتادم تو یه چاه بزرگتر، ازدواج .‌ . .
تو منو میشناسی ادم سختگیری هستم برای ازدواج و اصلا نمیتونم خیلی راحت همه چیو بپذیرم، به خاطر همینم الان بدجوری گیر کردم که چیکار کنم؟ چطوری تصمیم درست بگیرم؟ این مسیری که دارم میرم واقعا درسته یا نه؟
کاش اینجا بودی، باهام حرف میزدی و یذره آروم میشدم، هرچند الانم خیییلی داری کمکم میکنی ولی اون روزا همیشه وقتی حالم خوب نبود یذره که مینشستم پیشت و باهات حرف میزدم هممه حال بدم از بین میرفت 🥲
برام دعا کن که هرچی خوب و درسته پیش بیاد، من واقعا از یه جایی به بعد دیگه عقلم کار نمیکنه، نمیتونم درست و غلطو تشخیص بدم.
چارشنبه تولدم بود. فکر همه چیو کرده بودم جز اینکه تو هم باشی. وقتی صداتو شنیدم که گفتی آقای مهندس تولدت مبارک کلی سورپرایز شدم، همه موهای بدنم سیخ شد، بعدم که دیدمت مث اینا که تو بی بی سی باهاشون مصاحبه میکنن با اون شکل ماهت مودب نشستی پشت لپتاپ دلم ضعف رففففت براات، بغضم گررفت، میخواسم قربون صدقت برم ولی جلو بقیه نمیشد ☹️🥹
تو این اوضاع بد و حال خراب تو واقعا حال منو خوب میکنی.
مرسی بابت هممه مهربونیایی که داشتی و داری.
قربونت برم رعنای قشنگ و همیشگیه من، ایشالله همییشه بمونی براام دورت بگردم 😘❤️

شاید دوست داشته باشید:

با توام . . .

با توام کهنه رفیق . . . یاد ایام قشنگی که گذشتکنج قلبم گرم است . . .تو مرا یاد […]

یک سال گذشت . . .

سلام دوست خوشگل و نازم، دقیقا یک سال از رفتنت میگذره. 24 دی 1401 بود که از پیشمون رفتی و […]

بی تو من . . .

خنده های نمکینت،تب دریاچه ی قم بغض هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم قصه های کهن از چشم تو آغاز […]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *